عشق قمار
ادامه پارت ۱۰
گلوریا :دستم رو گرفت رفتیم داخل همه تا مارو دیدن بهمون تعظیم کردن بوی الکل و سیگار میومد و هرزه هایی که میخوام زیر مردا باشن دیدم یکی اومد اون جانگ بود همونی که یه بار باهاش بازی کردم باخت و ابروش رفت
جانگ :الهه آقای جئون خیلی خوش ..(حرفش با دیدن گلوریا قطع شد )
گلوریا:آقای جانگ خیلی وقته ملاقاتت نکردم (پوزخند )
جانگ : اوهه بله منم همینطور (عصبی)
کوک:شما همدیگر رو میشناسین (اخم . سرد رو به گلوریا )
گلوریا : بله در قمار ایشون به من باختن (نیشخند)
جانگ :حالا اون گذشته ول کنید بفرمایید از این طرف (خندهی حرصی )
گلوریا :من و کوک رفتیم رویه یه میز گرد نشستیم که یه مرده اومد با یه خانوم مرده آشنا بود اسمش چی بود اها تهیونگ
ت:سلام
نیلی:سلام
گلوریا و کوک:سلام
ته:شما باید خانوم گلوریا باشین درسته
گلوریا :بله آقای کیم (حرصی)
ته :بهش نگاه میکنه
کوک : خوب منو تهیونگ یه دقیقه میریم اون ور میایم از جات تکون نمیخوری (اروم)
گلوریا باشه
نیلی :وایی شما چقد زیبا هستین چشمای تو خیلی قشنگه
گلوریا :ممنون اسم من گلوریا
نیلی :منم نیلی دوست دختر ته
گلوریا :خوشوقتم
نیلی :همچنین
گلوریا :نشسته بودم که دیدم بحث قمار وسطه وای که وقتی این کلمه رو میشنوم چشمام برق میزنه نگاه کردم یه مرده بود که فک میکرد خیلی زرنگه من شاخاشو میشکنم.....
گلوریا :دستم رو گرفت رفتیم داخل همه تا مارو دیدن بهمون تعظیم کردن بوی الکل و سیگار میومد و هرزه هایی که میخوام زیر مردا باشن دیدم یکی اومد اون جانگ بود همونی که یه بار باهاش بازی کردم باخت و ابروش رفت
جانگ :الهه آقای جئون خیلی خوش ..(حرفش با دیدن گلوریا قطع شد )
گلوریا:آقای جانگ خیلی وقته ملاقاتت نکردم (پوزخند )
جانگ : اوهه بله منم همینطور (عصبی)
کوک:شما همدیگر رو میشناسین (اخم . سرد رو به گلوریا )
گلوریا : بله در قمار ایشون به من باختن (نیشخند)
جانگ :حالا اون گذشته ول کنید بفرمایید از این طرف (خندهی حرصی )
گلوریا :من و کوک رفتیم رویه یه میز گرد نشستیم که یه مرده اومد با یه خانوم مرده آشنا بود اسمش چی بود اها تهیونگ
ت:سلام
نیلی:سلام
گلوریا و کوک:سلام
ته:شما باید خانوم گلوریا باشین درسته
گلوریا :بله آقای کیم (حرصی)
ته :بهش نگاه میکنه
کوک : خوب منو تهیونگ یه دقیقه میریم اون ور میایم از جات تکون نمیخوری (اروم)
گلوریا باشه
نیلی :وایی شما چقد زیبا هستین چشمای تو خیلی قشنگه
گلوریا :ممنون اسم من گلوریا
نیلی :منم نیلی دوست دختر ته
گلوریا :خوشوقتم
نیلی :همچنین
گلوریا :نشسته بودم که دیدم بحث قمار وسطه وای که وقتی این کلمه رو میشنوم چشمام برق میزنه نگاه کردم یه مرده بود که فک میکرد خیلی زرنگه من شاخاشو میشکنم.....
- ۷.۸k
- ۱۲ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط